لامذهب این آنفولانزای دست بردار نیست که نیست. محبوبه چی کار کنم خوب بشم. امروز اینقدر داد زدم دیگه صدام در نمی یاد. اون وقتا که هیلکم نامیزون بود قوی بودم اینقدر زود مریض نمی شدم . حالا که خودمو کشتم لاغر شدم تا کسی فوتم می کنه سرما می خورم . بالاخره نفهیمدم این انفلوانزای آ یا ب کی می خواد دست از سرم برداره؟

نظرات 1 + ارسال نظر
pranc شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ب.ظ

سلام دوست عزیز جنبه نداری دیگه یکی این جوری دوست داشته باشه. خدا شانس بده. مردم شانس دارن ما هم شانس داریم. راستی بچه ها امروز رفته بودن دفاع می گفتن دکتر شیخ شعاعی خیلی ایراد گرفته به پایانامه پسره. امروز فقط استرس داشتم تونستم یه سری مقاله دانلود کنم. بعداز ظهر از استرس رفتم کلاس تفسیر حاج آقا مبشری خیلی خوش گذشت جات خالی. جواب یه سری از سوالات رو می تونم بدون این که گیر بدم خودمو راضی کنم اما یه کم هوشم و به کار بیاندازم نه. ببین برو یه دکتر دیگه این قدر هم داد نزن سر او طفلک های بیچاره. یه اپسیلون به اینها رحم کن. من که می دونم تو عصبانی بشی پدر اینها رو می آری جلو چشاشون. وبلاگتو زود به زود آپ کن

امروز حسابی تشویقشون کردم تازه برچسب هم براشون چسبوندم. یه خورده هم حالم بهتره. امروز با استاد حرف زدم خیالم راحت شد. با این که سرم شلوغه اما خیلی خوبه. آخه من آن لحظه می آسایم که یک لحظه نیاسایم. چشم سعی می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد