-
خدا اینجاست
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 20:46
اگر روح خداوندی دمیده در روان آدم و حواست، پس ای مردم خدا اینجاست، خدا در قلب انسان هاست. حال همه ی ما خوب است. اما تو باور نکن....
-
خدایا کجایی؟
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 22:37
سلام امروز چهارشنبه است و من از شنبه که از دانشکاه اومدم از خونه بیرون نرفتم دارم مثلا برای امتحان معارف می خونم اما اعصابم خیلی خورده به دلیل یه جیزهایی که فقط خدا می دونه. و نمی تونم به کسی بگم. خدایا خدایا واقعا می دونی اکه می دونی و می تونی و خیرخواهی پس چرا کمکم نمی کنی. روز عرفه یه کم خوب بود ولی احتیاج بیشتری...
-
روزمرگی
شنبه 15 آبانماه سال 1389 20:15
سلام آخه حوصله ندارم همه چیزو بنویسم. بذار از احوال خودم بنویسم من عاشق فصل پاییز و زمستونم و از بهار و تابستون مخصوصا تابستون بدم میاد شاید به خاطر همون بیکاریشه. اما الان که اینقدر سرم شلوغه پشیمونم که چرا مدرسه ها رو قبول کردم چون همه وقتمو می ذارم برای دانشگاه برای امتحان معارف و تافل هم هیچی نخوندم حالا دکتری که...
-
تنهایی
شنبه 8 آبانماه سال 1389 20:58
سلام ببین محبوبه بهم حق بده که اصلا سری به وبلاگم نزنم بعد از یک قرنی که اومدم هیج کس برام نظر نذاشته هیشکی منو دوست نداره اصلا دیگه نمیام. همون بهتر که یوزنیمم یادم بره. بعدشم هر وقت میام وبلاگم یاد غم و غصه هام می افتم چون خاطرات افسردگی هام توشه. فکر کنم وبلاگم دوست دوران بیکاریم که باهاش درد ودل کنم هر چند که کسی...
-
دکتر انوشه
شنبه 12 تیرماه سال 1389 23:17
منتظر باش متوقف نباش تأمل کن معطل نکن سرسخت باش لجباز نباش صبور باش بی خیال نباش جسور باش گستاخ نباش ساده باش ساده لوح نباش شتاب کن شتابزده عمل نکن بگو آره نگو حتماً بگو نه نگو هرگز بگو برات می مونم نگو برات می میرم
-
یاعلی(ع)
جمعه 4 تیرماه سال 1389 16:06
یا علی امروز تنها مانده ایم در هجوم اهرمن ها مانده ایم یا علی شام غریبان را ببین مردم سر در گریبان را ببین گردش گردونه را بر هم بزن زخم های کهنه را مرهم بزن مشک ها در راه سنگین می روند اشک ها در دیده رنگین می روند مشک های خسته را بر دوش گیر ا شک ها را گرم در آغوش گیر میلاد با سعادت علی (ع) مبارکباد
-
یا مهدی (عج)
جمعه 21 خردادماه سال 1389 19:39
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟ با گناهانی که از خود ساختیم ما ظهورت را عقب انداختیم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 خردادماه سال 1389 22:45
به سان رود که در مسیر دره سر به سنگ می زند رونده باش امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش
-
درد
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 23:53
لعنت بر این جامعه لعنت بر این زندگی لعنت بر من. ای زندگی سیرم ازت. ایکاش هیچ وقت بزرگ نمی شدم ایکاش هیچ وقت وارد این جامعه ی کثیف نمی شدم ایکاش هیچ وقت دنبال کار نمی رفتم ایکاش همیشه پاک می موندم ایکاش مجبور نبودم برای رسیدن به حقم ... ایکاش من بمیرم. اصلا ایکاش درس نمی خوندم. ا ین چیزایی که گفتم صدای وجدانم بود. خیلی...
-
ایمان
جمعه 7 خردادماه سال 1389 15:30
ایمان من چیزی بود که در کف دستم بود و من محکم به آن چسبیده بودم تا از کفم نرود ،اما در لحظه ای دستانم از هم باز شد ...و اکنون چیزی در آن نیست اما دستانم همچنان به نشانه طلب گشوده است و ایمان برای من در طلب دائمی معنا می شود
-
آپ
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1389 22:53
آپ آپ آپ
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 خردادماه سال 1389 22:45
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را. دکتر شریعتی
-
بغض
دوشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1389 21:58
سلام. بازم می خوام از احوالاتم بگم امروز یه نفر اعصابمو خورد کرده به طرز فجیعی. از بعد از ظهر تا حالا یه بغض سنگینی گلومو گرفته و به معنای واقعی عصبانی ام فقط محبوبه می دونه من الان تو چه حالم. خوبه که این وبلاگ هست حرفامو بزنم. بعضیا واقعا گیر الکی می دن. این هم از خصوصیات متولدین تیر که حد وسط ندارن یا خوشحال خوشحال...
-
خدیا شکرت ( الحمد الله)
یکشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1389 18:11
سلام الان جو گیرم بدجو چون هچ کس نیست باهاش حرف بزنم اومدم. همین الان دیدم برای آزمون رشته ی ما رو هم می خوان گفتم چرا همش از افسردگی هام بگم حالا که خوشحالم بیام و به همه بگم. خیلی نگران بودم که نکنه رشته ی ما رو نخوان مخصوصا امروز که روز معلم بود و خیلی خوش گذشت کلی هم کادو جمع کردم با خودم گفتم ای خدا سال دیگه...
-
تلنگور
سهشنبه 31 فروردینماه سال 1389 23:46
امروز رفتم دانشکده استاد چنان تلنگوری بهم زد که هنوزم دارم گیج گیج می خورم. هم خوشحالم هم ناراحت. خوشحالم از اینکه یه کم به خودم اومدم و ناراحت از اینکه چه قدر ضایع شدم. خوب من چی کار کنم؟ خودم هم دوست ندارم وقتم به بطالت بگذره و از کسب علم و دانش جا بمونم. واقعا حیفه که این استادو از دست بدم. با زینب قرار گذاشتیم...
-
این نیز گذشت
دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389 21:53
اینم از تقدیر و تشکر دیگه کارام تموم شد. فردا می ریم صحافی و مدرک و ... یادش بخیر یه زمانی دنبال موضوع می گشتیم. چه قدر برای پروپوزال حرص خوردیم. چه قدر برای نوشتن و دفاع حرص خوردیم. بالاخره تموم شد. اما خوب که چی؟ باید دنبال کار بگردم یا برای دکترا بخونم. فقط خدا کنه دوباره افسرده نشم. آخه من هر وقت، وقت گیر می یارم...
-
تقدیم
دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389 18:36
تقدیم به پدر و مادر عزیزم خدای را بسی شاکرم که از روی کرم پدر و مادری فداکار نصیبم ساخته تا در سایه درخت پر بار وجودشان بیاسایم و از ریشه آنها شاخ و برگ گیرم و از سایه وجودشان در راه کسب علم ودانش تلاش نمایم . والدینی که بودنشان تاج افتخاری است بر سرم و نامشان دلیلی است بر بودنم چرا که این دو وجود پس از پروردگار مایه...
-
دل نوشته
دوشنبه 23 فروردینماه سال 1389 23:58
همش دلم می گیره نمی دونم چی کار کنم. اعصاب ندارم نمی دونم چه مرگم شده. این لذت های دنیایی همه مصنوعیه. با کوچک ترین چیزی خوشحال و سرخوش می شم اما چه زود تموم می شه. با کوچک ترین ناراحتی هم افسرده و غمگین. خدا رو شکر اینم زود تموم می شه. خلاصه قاطی کردم بدجوری. خدایا شکر مدرسه هست. با اینکه تو مدرسه خیلی حرص می خورم...
-
من آن لحظه می آسایم که یک لحظه نیاسایم
پنجشنبه 19 فروردینماه سال 1389 18:11
سلام بالاخره اومدم. محبوبه راست می گه بیکاری بد دردیه. با تمام وجود درکش می کنم. من حتی تحمل یک روز بیکاری رو ندارم اگر یک روز بیکار باشم اعصابم به هم می ریزه. خدا رو شکر که همین مدرسه هم هست. حتی حاضرم حقوق نگیرم اما بیکار نمونم. ایکاش محبوبه هم اینجا بود تا موقع افسردگی به داد هم می رسیدیم. خدایا همه ی بیکاران را با...
-
ارتباط با خدا
یکشنبه 1 آذرماه سال 1388 21:31
تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا نشان میدهد "ارتباط با خدا" از طریق دعا و نیایش موجب تقویت ذهن انسان و سلامت بیشتر میشود . شبکهی تلویزیونی فاکس نیوز گزارش داد: تحقیقات جدید در "دانشگاه پنسیلوانیا" که با استفاده از فناوری ام. آر. آی انجام شده است،نشان میدهد افرادی که به صورت منظم در مراسم مذهبی حاضر...
-
الحمد الله
چهارشنبه 27 آبانماه سال 1388 20:16
می دونم که هیچ کس نیست جواب سلاممو بده. اما می گم سلام به همگی. با مشکلی روبرو شدم می خوام برام دعا کنید. البته به لطف خدا تا حدودی برطرف شد. خدایا کمکم کن اون کاری که درسته انجام بدم و برام مهم نباشه که کی چی می گه و دربارم چی فکر می کنن. خیلی سخته تو زمونه و جامعه ای زندگی کنی که خیلی چیزا برعکس شده. برای اینکه...
-
نیامدی
جمعه 15 آبانماه سال 1388 17:18
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغض های که در گلو رسوب شد نیامدی تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام صبح نه ظهر نه غروب شد نیامدی برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 آبانماه سال 1388 22:43
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی می کشد آن کس که می داند و از احساس سرشار است.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1388 21:43
یادتون باشه برام نظر نذاشتین.
-
مرگ انسانیت
سهشنبه 5 آبانماه سال 1388 20:47
از همان روزی که دست حضرت قابیل، گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که زهر تلخ دشمنی در خون فرزندان آدم جوشید از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود گر چه آدم زنده بود بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب گشت و گشت قرن ها از مرگ آدم هم گذشت...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آبانماه سال 1388 22:35
نمی دونم چی بنویسم. خیلی خوابم میاد. فردا می نویسم.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 آبانماه سال 1388 23:49
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی جاپلین To fall in love عاشق شدن To laugh until it hurts your stomach. آنقدر بخندی که دلت درد بگیره To find mails by the thousands when you return from a vacation.. بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری To go for a vacation to some pretty place. برای مسافرت به یک جای...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 آبانماه سال 1388 19:19
لذت دوستی با پابرهنگان در این است که هیچگاه ریگی به کفش ندارند. این هم از طرف مهندس
-
درود بر ...
شنبه 2 آبانماه سال 1388 18:47
سال ها می گذرد حادثه ها می آیند انتظار فرج از شانزده آذر کشم...
-
زنده باد خسرو آواز ایران
شنبه 2 آبانماه سال 1388 18:46
تفنگت را زمین بگذار که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار تفتگت دست تو یعنی زبان آتش و آهن من اما پیش این اهریمن ابزار بنیان کن ندارم جز زبان دل دلی لبریز از مهر تو ای با دوستی دشمن زبان آتش و آهن زبان خشم و خونریزی است زبان قهر چنگیزی است بیا بنشین بگو بشنو سخن شاید فروغ آدمیت را در قلب تو بگشاید برادر ای برادر گر...