درد

لعنت بر این جامعه لعنت بر این زندگی لعنت بر من. ای زندگی سیرم ازت. ایکاش هیچ وقت بزرگ نمی شدم ایکاش هیچ وقت وارد این جامعه ی کثیف نمی شدم ایکاش هیچ وقت دنبال کار نمی رفتم ایکاش همیشه پاک می موندم ایکاش مجبور نبودم برای رسیدن به حقم ... ایکاش من بمیرم. اصلا ایکاش درس نمی خوندم. ا 

ین چیزایی که گفتم صدای وجدانم بود. 

خیلی هم کار خوبی کردی. تو این جامعه که مثل آدم حقتو نمی دن باید با پارتی و پاچه خواری بری سر کار. کرامت انسانی کیلویی چنده  این حرف ها الان خریدار نداره روابط عمومیتو ببر بالا دیگه مهم نیست مدرکت واسه کجاست با چه معدلی فوق لیسانس گرفتی . درجه ی پایان نامت عالیه که باشه. اینا همه کشکه فقط درست مخ بزن پارتی داشته باش همه چی حله. این حرف ها حرف کی بود؟ حرف خیلی ها. 

خدایا تو گفتی که «من یتق الله یجعل له مخرجا» اما خودت از همه بهتر می دونی و می بینی که چه خبره. خدایا من همون کودکی هستم که نمی دونم چی برام خوبه و چی بده تو همون چیزی که خوبه برام قسمت کن فقط یه چیز یه چیز برام خیلی مهمه اونم اینه که تو این آشفته بازار و به خاطر رسیدن به این منافع دنیوی حق کسی رو ضایع نکنم و ایمانمو حفظ کنم. و مصداق این حدیث امام حسین (ع) نباشم که فرمود دین لقلقه ی زبان انسان ها است و در مقام عمل دینداران اندکند. خدایا من نمی تونم تو خودت تفضل کن. خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی می کشد آن کس که می داند و از احساس سرشار است.